به علتِ وضعيتِ نامناسبِ آبُ هوا سيزده به درُ گفتيم از اولِ ظهر تا آخرِ شب بريم خونه خالهُ عمو هر خانواده هم هر غذايي كه دلشون خواست درست كنن ببرن مامانِ من خورش كنگر درست كرد بقيه دلمهُ قرمه سبزيُ استنبليُ اينا از هر كدوم يكي يه ذره خوردم ولي حسابي سير شدم و همچنان معتقدم دستپختِ مامانم از دستپختِ همه خوشمزه ترِ ميگفتيم اولين دورهميِ سالِ نودُ هشتمونِ درواقع منظور قضيه يِ اشِ شريكي بود كه البته اون مالِ جمعه هاست و اين سه شنبه بود اول ما رفتيم بقيه ام پشت بندِ ما اومدن خالهُ دختر خاله ظرف ها رو شستنُ بقيه ام كمك ميكردن ما هم يا داشتيم تلويزيون ميديديم يا داشتيم با گوشي هامون كار ميكرديم  به شدت تشنم شده بود  چاييُ خرمايي كه خوردم خيلي بهم مزه داد بعضي ها رفتن بيرون بعضي ها خوابيدن من هم همينطوري الكي دراز كشيدم بيدار كه شدن گفتيم يه سر حداقل بريم بيرون خوراكي موراكي جمع كردن رفتيم  انقدر سرد بود كه ديه اصلا ننشستيم برگشتيم خونه خالهُ عمو كه البته اتفاقي هم كه افتاد بي تاثير نبود همه تو افق محو بودن  كلي پفكُ چيپسُ ماست خورديم اقايونُ پسرها بادمجون كباب ميكردن  مامان هاُ دخترها پوستِ بادمجونُ ميكندنُ ميكوبيدنُ خلاصه كه يه ميرزاقاسميِ خيلي خوشمزه اي خورديم و تا قبل از درست شدنش هم من هيچ تصويرِ ذهني اي از اين غذا نداشتم و ميگفتم من تا الان نخوردم دوست ندارم همه ميگفتن مگه ميشه نخورده باشي دوست نداشته باشي غذايِ شماليِ تو شمال حتما خوردي  تو خونه بويِ جنگل هايِ شمال ميومد خيلي صفا داشت يدونه آبشار يا كوزه تو حياط زديمُ عكسُ فيلم هم گرفتيم ولي من از گالريِ گوشيم حذفش كردم چون خيلي خوب نشد داشتيم ورق بازي ميكرديم يهو ديدم دورهمي بعد از مدت ها شروع شده از ذوقِ مهران مديري پريدم جلو تلويزيون بچه ها گفتن كجا گفتم مگه تموم نشد ؟! گفتن نه هشت تاييِ


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

حسابداران برتر کاشت میلگرد در مازندران Nothing Found iranstore با ما ميتوانيد به آساني اقامت ترکيه را دريافت کنيد Josh interior-design13