امروز گفتيم بريم يه دشتي دمني صحرايي طبيعتي جايي با يكي از خاله هاُ يكي از عمه ها قرار گذاشتيم كه با ماشين بريم سراغشون  تو ماشين كه بوديم عمو زنگ زد گفت كه دختر عمه داره ميره سراغِ عمه و شما ديه نريد بعد هي مامانم به بابام ميگفت ما بهش گفتيم پنج ديقه ديه بياد پايين الان دمِ درِ معطل ميشه شايد دختر عمه نره سراغش بابام هي گوش نميكرد رفتيم سراغِ خالهُ چون يكم زود رفته بوديم يكم معطلش شديم تا بياد پايين بعد رفتيم سرِ كوچه خونه يِ عمه اينا ديديم عمه اونجا وايساده واسش بوق زديم اومد سوار شد رسيديم به يه جايي كه بقيه اون جا بودن وايساديم تا خانواده يِ اخر هم برسنُ با هم حركت كنيم رسيديم مقصد نگم از هوا براتون به معنايِ واقعي بهشت بود نه گرم بود نه سرد بود معتدل بود اشتباه كرده بودم پالتو پوشيده بودم يه عالمه عكسُ فيلم از طبيعت گرفتم نشستيم كلي ميوه شيريني شكلات چايي اجيل خورديمُ گفتيمُ خنديديمُ زِ غوغايِ جهان فارغ شديم يكم ارايش كرده بودم همه ازم تعريف كردن حالا ارايشم چي بود ؟! يه ذره كرم پودر يه ذره سايه يِ چشم يه ذره رژِ لب وختي ميگم يه ذره يعني يه ذره ها يه ذره بابام رفته بود سرِ درخت همه ازش عكسُ فيلم ميگرفتنُ نگرانش بودن تو بالاترين نقطه يِ درخت همه ميگفتن الان ميفته  ولي نميدونم چرا اصلا من نگران نبودم چون ميدونستم نميفته يا حتي اگه بيفته چيزيش نميشه با اين كه ارتفاعِ درختِ از سطحِ زمين زياد بود يادِ اون شمالي افتادم كه بابام تو تاريكيِ شب رفته بود تو درياُ تا اون جايي كه ديه نميشه هيچ چيزيُ ببيني دور شده بود به بچه ها گفتم يادتونِ چقدر كولي بازي دراوردم ؟! بچه ها خنديدنُ گفتن اره ولي يادمِ خيلي بد بود همش صداش ميزديمُ ميگفتيم بسه ديه بيا و اون يا دست تكون ميداد يا شوت ميزد كه يعني حالش خوبِ بعد ميرفت زيرِ آبُ درنميومد واي كه داشتم ديوونه ميشدم  چقدر بي تابي كردم چقدر بالا پايين پريدم چقدر جيغ زدم  چقدر رو شونه هايِ دختر عمه گريه كردم  به معنايِ واقعيِ كلمه كولي بازي دراوردم  همه نگران شده بودن چيزيم بشه  وختي هم اومد همه عمه هامُ بقيه به بابام خورده گرفتن كه به فكرِ خودت نيستي به فكرِ قلبِ دخترت باش بابام به اندازه يِ سنِ من نجات غريق بوده ولي خب نهيليسم است ديگر گاهي دلش ميخواهد بيخودُ بيجهت خودش را نگران كند خلاصه كه گفتيم عصرِ كي ميره خونه اخه بايد حتما بريم خونه يِ يكي توافق كردن بريم خونه خاله ماُ خاله رفتيم خونشون بقيه ام يكي يكي ميومدن  شام فلافل خورديم بچه ها با لپ تاپِ دختر دايي از يه سايتي با توجه به چند تا سوالي كه ازشون پرسيده ميشه ميفهميدن كه شخصيتشون شبيه به شخصيتِ كدوم يك از شخصيت هايِ هري پاترِ واسه هركدوم هم بايد ايميلِ جدا ميزدن اول نوبتِ دو طفلانِ مسلم بود يكي از ايميل هامُ دادم كه بتونن باهاش تستُ انجام بدن بقيه يكي يكي تستُ انجام ميدادنُ نوبتِ من كه شد زارت پسر دايي گفت با لپ تاپ كارِ واجب داره يكم مقاومت كردم ولي نتيجه بخش نبود خيلي بهم برخورد بچه ها گفتن با گوشي هم ميشه بيا تا برات انجام بديم گفتم نميخوام ديه كنارِ دختر عمه كه نشسته بودم نميدونم بحث بينِ بقيه بود يا خودش با خودش داشت حرف ميزد كه گفت من واقعا دلم نميخواد تا اخرِ عمر زندگي كنم دلم ميخواد برم يه كشورِ ديه واسه هميشهُ واسه مسافرتُ كلا منظورش اين بود كه دلش نميخواد تا اخرِ عمر عينِ مامانامون كه سنُ سالشون بيشتر از ماعه روتينُ حوصله سر برُ آپديت نشده باشه گفت تو دوست نداري از كشور بري ؟! گفتم چرا معلومه كه دوست دارم و به اين فكر ميكردم كه جدا از مسئله يِ پولُ اجازهُ دلتنگي من بلحاظِ روحي جسمي ادمِ اين دور بودن ها از خانهُ خانواده نيستم يه چند ديقه هم رفتم نشستم تو اتاق بابام صدام زد كه بيا تو جمع رفتي خودت تنها نشستي  همزاد اينا هم نميدونم مهمون داشتن يا مهمون بودن نيومده بودن  دختر خالهُ شوهرش هم نميدونم مهمون داشتن يا مهمون بودن نيومده بودن خاله ميگفت جاشون چقدر خاليِ ولي من هيچي حس نميكردم يعني برام مهم نبود مثلا از امشب ميخواستم تا باهام حرف نزدنُ باهام كاري نداشتن باهاشون حرف نزنمُ كاري باهاشون نداشته باشم فكر كنم موفق شدم كلا همه چي به مناطقِ شرجيِ چپُ راستم بود


مشخصات

  • جهت مشاهده منبع اصلی این مطلب کلیک کنید
  • کلمات کلیدی منبع : دختر ,بابام ,بقيه ,مهمون ,نميدونم ,بريم ,نميدونم مهمون ,مهمون داشتن ,مهمون بودن ,بودن نيومده ,بريم خونه ,نميدونم مهمون داشتن
  • در صورتی که این صفحه دارای محتوای مجرمانه است یا درخواست حذف آن را دارید لطفا گزارش دهید.

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Ronnie دانلود فیلم و سریال ترکی و خارجی | دانلود آهنگ جدید | دانلود موزیک | آهنگ ایرانی China Tunnel Lights for sale چای گرم نامه های بی آدرس (شعرهای باران رضاپور) مقاوم سازی Ivan خرید انکوباتور ایرانی - انکوباتور مناسب دانلود بازی و بازی آنلاین خدمات فرهنگی وپرورشی وهنری